آیا کسی فکر می کرد در همان خانه ای که سنگ بنای آن را جد مطهر رسول مکرم اسلام قرار داده بود، سالها بعد چنین نقشهي زشت و شومي عليه فرزند دلبندش کشيده شود؟ دارالندوه محلي است که در آن نقشهي قتل پيامبر اکرم -صلياللهعليهوآلهوسلم - توسط شيطان کشيده شد ، و تنها کسي که توانست نقشهي او را خنثي کند اميرمؤمنان -عليهالسلام- بود. ايثار و فداکاري علي علیه السلام نسبت به پيغمبر: اين شب را که علي عليه السلام با ايثار و فداکاري بينظير خود در حالي که جامه ی پيغمبر را پوشيده و با اعتماد به خداوند قادر متعال جان بر کف در بستر آن حضرت خوابيد، در حالي که ميدانست يک لحظه ديگر چهل نفر با شمشيرهاي کشيده به وي هجوم خواهند آورد, «ليلة المبيت» ميخوانند.
از جمله "سيدهاشم بحراني" دانشمند معروف شيعه در کتاب «غاية المرام» از تفسير ثعلبي که از بزرگان اهل سنت است، آنچه را گفتيم روايت ميکند و دنباله آن چنين است: «چون علي (عليه السلام) در بستر پيغمبر خوابيد، خداوند به جبرئيل و ميکائيل وحي فرستاد که من ميان شما پيمان برادري بستم و عمر يکي را بيشتر از ديگري قرار دادم. ابن اسحاق مي گويد: درباره ی همين انجمن و تصميم قريش آيه 30 از سوره انفال نازل گشت، آنجا که مي گويد: «و هنگامي که کافران از روي مکر و نيرنگ درباره ی تو نظر مي دادند تا تو را در بند کنند يا تو را بکشند يا تو را بيرون کنند، آنان مکر مي کنند و خدا هم مکر مي کند و خدا بهترين مکرکنندگان است».
ویژه نامه شب «ليلة المبيت» | شبکه قرآن
در همین تفسیر آمده است: هنگامى كه حضرت علي علیهالسلام در بستر پيامبر صلی الله علیه و آله خوابيد تا پيامبر صلی الله علیه و آله از دسيسه مشركان بگريزد، جبرئيل در بالاى سر حضرت علي علیهالسلام و ميكائيل در پايين پاهايش قرار گرفته (و او را محافظت مى نمودند) و جبرئيل به آن حضرت، مى گفت: آفرين و خوشا به افرادى مانند تو، اى پسر ابىطالب كه خداوند متعال در ميان فرشتگانش به تو مباهات مى كند و به تو مى نازد. در نهايت رأى آنان بر پيشنهاد ابو جهل يا شيطان قرار گرفت كه از هر قبيله يك جوان دلير و نسبدار و گيرنده انتخاب كنند و آنگاه به هر كدام از جوانان يك شمشير برّنده بدهند و آنان با شمشيرهاى خود بر پيامبر (ص) وارد شوند و دسته جمعى او را بكشند و خون او در ميان همه قبايل پراكنده شود و بنى عبد مناف نتوانند با همه طوايف قريش بجنگند و ناچار به گرفتن ديه تن در دهند و آنان هم ديه مىدهند.
عمل حضرت علی علیه السلام در لیله المبیت یکی از فضائل امام علی علیه السلام است و در شان آن آیه 207 سوره بقره نازل شد: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفُ بِالْعِبَادِ؛ و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشد، و خدا نسبت به (اين) بندگان مهربان است. ولى اين نظر دور از حقيقت است و هرگز شخص عاقل باور نمى كند كه چهل آدم كش كه خانه را براى اين محاصره كرده بودند كه پيامبر از خانه بيرون نرود تا در وقت مناسب او را بكشند، ماموريت خود را آن چنان سرسرى بگيرند كه همگى باخيال آسوده بخوابند! ولى بعيد نيست، همان طور كه برخى نوشته اند، پيامبر پيش از گرد آمدن تروريست ها، خانه را ترك گفته بود.
پس جبرئيل و ميكائيل فرود آمدند و يكى از آن دو بالاى سر و ديگرى در پايين پاى على نشستند تا او را از دشمنش پاسبانى كنند و سنگها را از او بدور دارند و جبرئيل ميگفت: بخ بخ لك يا بن ابى طالب، من مثلك يباهى الله بك ملائكة سبع سماوات،" به به تو را اى پسر ابو طالب كيست مانند تو؟ خدا بواسطه تو بر ملائكه هفت آسمان مباهات مىنمايد. در شوراي شش نفري که به فرمان عمر براي تعيين خليفه تشکيل شد علي عليه السلام با ذکر اين فضيلت بزرگ بر اعضاي شورا احتجاج کرد و گفت: من شما اعضاي شوري را به خدا سوگند مي دهم که آيا جز من کسي بود که براي پيامبر در غار حرا غذا ببرد؟ آيا جز من کسي در جاي او خوابيد و خود را سپر بلاي او کرد؟ همگي گفتند: والله جز تو کسي نبوده است.
تحولات و نقش دارالندوه از تأسيس تا ويراني
او در اين مورد نامهاي به وزير عبيداللهبن سليمانبن وهب (وزير معتضد عباسي) نوشت و ذکر کرد؛ دارالندوه بسيار ويران شده و در آن کثافت و خاکروبه زياد ريخته ميشود و مايه زيان مسجدالحرام و همسايگان شده است و چون باران ميبارد از آن آب به درون مسجدالحرام سرازير ميشود و از در آن که به مسجد گشوده ميشود، درون مسجد ميريزد و اگر خاکروبه و کثافتهايي که در آن است بيرون ريخته شده و به طور کلي ويران وصاف و هموار شود و در آن، مسجد و شبستاني متصل به مسجدالحرام ساخته شود، يا آنکه آن را به صورت ميدان تميزي در آورند که موجب گشايش براي حاجيان باشد و مردم در آن نماز گذاران بگزارند، کارپسنديده و شرفي است که براي هيچيک از خلفاي پس از مهدي فراهم نشده است و.
حضور شيوخ قبايل قريش در مجلس دارالندوه اين مسئله را به ذهن متبادر ميسازد كه مكه با وجود مناسبات تجاري و اقتصادي كه از زمان قصي و همزمان با افول رونق يمن رو به رشد گذارده بود، همچنان يك مجتمع قبيلهاي بود و اشراف مكه چيزي بيش از اتحاد و پيوند عشاير هم پيمان به منظور سدانت كعبه و به راه انداختن كاروانهاي تجاري نبود و هيچ يك از عشاير قريش بر ديگري سلطه نداشت، بلكه هريك آزادي كامل خود را داشته و زير سلطه ديگران قرار نميگرفت. در سالهاي بعد كه قبايل گستردهتر و مناسبات بين بطون پيچيدهتر شده بود، فردي كه از سوي اعضاي قبيلهاش تأييد ميشد، بايستي در دارالندوه حضور مييافت و در مورد صحه گذاشتن يا نگذاشتن اعضاي اين مجلس بر اين انتخاب روزها شور و تبادل نظر صورت گرفته و در پايان اعلام ميشد كه مجلس دارالندوه با اين انتخاب موافقت دارد يا ندارد،68 و اگر رأي مجلس موافق با انتخاب وي نبود بايستي فرد ديگري براي رياست آن قبيله معرفي ميشد.
البته عدم يادكرد از نام مكه در كتيبه نبونيد (پادشاه آشور) و ذكر نام يثرب در آن، عدم وجود شهر مكه را در آن زمان ثابت نميكند،46 اما اين امر بيانگر آن است كه اين واحه تجاري صرفاً واحهاي كاروانپذير بوده كه بر سر راه تجارت يمن به شام قرار داشته و در آن ايام به عنوان يك شهر واقعي، ايفاي نقش نميكرده است و در قرن اول ميلادي پس از انحطاط تمدنهاي جنوب و شمال به شهركي تجاري تبديل شده و از آن پس به منابع قدم گذارده است. من دارالندوه را به احوال گوناگون ديدم، مدتي حجرههاي آن و ايواني که مخصوص بانوان بود به اشخاص غريب يا مجاوران مکه کرايه داده ميشد و در ايواني که مخصوص مردان بود، چهارپايان و مرکبهاي کارگزاران مکه نگهداري ميشد، پس از مدتي در آن خاکروبه و علوفه خشک ميريختند و حاجيان آنجا وضو ميگرفتند و براي مسجدالحرام مايه زيان و ضرر بود، سرانجام در سال 280 ق مردي از اهالي مکه به سرپرستي بريد مکه منصوب شد.
کتابخانه الکترونیکی استاد مطهری
« نادیه » در این آیه یعنی آن دار الندوه اش را؛ یعنی این شخصی که اینقدر تکیه اش به آن مرکز قدرت سیاسی مکه است ] چنان تکان شدیدی به او خواهیم داد که برود آن را فریاد کند. این دارالندوه حکم یک مجلس سنا را داشت؛ یعنی اشراف و رؤسا جمع می شدند و تصمیمات کلی در آنجا گرفته می شد و هر تصمیمی که در آنجا می گرفتند تمام شهر مکه تسلیم آن بودند. او نادی و دارالندوه خودش را صدا کند، ما زبانیه جهنم را صدا می کنیم و می گوییم بیایید تحویلش بگیرید ! کلّا لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ. رؤسای قبیله در دار الندوه جمع می شدند شورا می کردند و اگر مطلبی از شورا می گذشت تمام اهل مکه، یعنی افراد قبیله ها، تسلیم آن شورا بودند.
معمولا در هر مجلسی [1] چند نفر که نسبت به دیگران برجستگی داشته باشند بقیه را می چرخانند و در واقع قدرت در آنها متمرکز می شود. در آن زمان که این آیه نازل شد مسلمین آنقدر در اقلیت بودند که پیغمبر اکرم هم در مسجدالحرام برای یک سجده خدا کردن آزاد نبود. حکومت قریش به اصطلاح امروز یک نوع حکومت اریستوکراسی و اشرافی بود؛ نه حکومت فردی بود، نه جمهوری و نه سلطنت. می فرماید : چنان تکان شدیدی او را بدهیم، آنوقت برود فریاد کند آن مرکز قدرت سیاسی و آن نادی را. [ ابوجهل خودش از افراد آن مجلس و از ذی رأی های آنجا و بلکه از رؤسای آنجا بود. یعنی تمام علائم و نشانه های دروغ و خطاکاری در این پیشانی و چهره پیداست.
مضمون آیه این است که اینها می خواهند جلوی تظاهر تو به عبادت را بگیرند. ابوجهل و ابوسفیان و چند نفر دیگر از رؤسا درواقع قدرت اصلی بودند.
archervqnha.blogdemls.com
:: بازدید از این مطلب : 325
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0